بهگزارش قدس آنلاین، ترکیه به علت قرار گرفتن در مجاورت کشورهای نفت و گازخیز؛ طی چند سال اخیر کوشیده دیپلماسی فعالتری در حوزه انرژی داشته باشد و از آنجا که سودای تبدیل شدن به چهارراه انرژی جهان را در سر میپروراند و درصدد است به قطب ترانزیت کالا و انرژی تبدیل شود، بر همین اساس کوشیده تا هر روز یک گام به این رؤیای بلندپروازانه نزدیکتر شود.
حدود سه سال پیش این کشور با حضور در مناقشات قرهباغ هرچند در ابتدا منکر پذیرش این حضور میشد؛ (اما در ادامه آشکارا نشان داد در کنار باکو قرار دارد) با وجود اینکه بسیاری از کشورها موافق صدور آتشبس میان طرفین بودند، اما ترکیه آشکارا از ادامه جنگ تا رسیدن به نتیجه دلخواه که همانا کنترل منطقه کوهستانی قرهباغ توسط باکو بود، حمایت میکرد بهطوریکه گفته میشود آنکارا نقش مهمی در جدیتر شدن آتش درگیریها در این منطقه داشته است. در واقع یکی از مهمترین اهداف اردوغان از حضور در این مناقشات در کنار اهداف سیاسی، دستاوردهای اقتصادی بود.
بهصورت کلی کشور آذربایجان برای امنیت انرژی ترکیه اهمیت بسیار دارد، چراکه میتواند با استفاده از این کشور و از طریق دست یافتن به منطقه قرهباغ؛ به کریدوری فرامرزی(زنگزور) دست یابد. این کریدور درواقع راهی است که جمهوری آذربایجان را از طریق ارمنستان به نخجوان و درنهایت به ترکیه متصل میکند. ترکیه درصدد است با اشغال جنوب ارمنستان، کریدور انتقال کالا و انرژی را از چین و آسیای مرکزی به سمت باکو و گرجستان و بعد به ترکیه و درنهایت اروپا شکل دهد و تبدیل به هاب انتقال انرژی و حتی هاب کالا در منطقه و جهان شود و از طرف دیگر ارتباط ایران و ارمنستان را هم قطع کند.
اساساً مناقشات اخیر سوریه هم می تواند رسیدن ترکیه به هاب انرژی و ایجاد شکاف میان سوریه و ایران و نیروهای مقاومت و تکمیل کار ناتمام داعش را آسان تر کند. قطر میخواهد گاز خود را به اروپا صادر کند و مسیر منطقی این است که قطر و عربستان از طریق سوریه، گاز خود را وارد ترکیه و از آنجا به اروپا صادر کنند. اما باتوجه بهاینکه تاکنون دولت سوریه با این کشورها در تعارض بود، تا بهامروز نتوانستند این سیاست را پیاده کنند؛ هرچند سالها پیش شانس خود را امتحان کردند و کوشیدند با ساقط کردن دولت بشار اسد، ضمن ایجاد شرایط برای انتقال گاز قطر به سوریه و درنهایت ترکیه و از آنجا به اروپا، اقدام به تضعیف خط لوله نورد- استریم کنند که در این زمینه موفق نبودند.
بنابراین همانطور که مشاهده میکنید سوریه یکی از کشورهای کلیدی در مسیر ترانزیت گاز قطر به اروپاست و بدست آوردن این منطقه به ترکیه این امکان را میدهد تا ضمن گسترش نفوذ منطقهای خود، نقش مرکزیتری در حملونقل کالا و انرژی جهان ایفا کند.
بهگفته کارشناسان، تحولات منطقه نهتنها برای ترکیه، بلکه برای قدرتهای جهانی مثل روسیه و اتحادیه اروپا نیز دارای اهمیت ویژهای است، چراکه میتواند بر تعادل قدرت و مسیرهای استراتژیک تجاری اثرگذار باشد.
درصورت تحقق این اتفاق یعنی ایجاد یک حکومت همسو با ترکیه در سوریه و دولتی که بتواند امنیت را در این مسیر فراهم کند، ترکیه علاوه بر دستیابی به مسیر آسیای مرکزی که پیش از این امکان آن را در جنگ قرهباغ تا حدودی فراهم کرده بود، به مسیر سوریه هم دسترسی پیدا میکند و آنگاه این کشور که اتفاقاً خودش دارای منابع قابلتوجهی از نفت و گاز هم نیست با تسلط بر تمام خطوط انتقال انرژی، به بازیگری مهم در جهان تبدیل میشود، چراکه اینگونه آنکارا تمام دنیا را برای تأمین انرژیشان بهخودش وابسته کرده است.
احسان موحدیان، کارشناس مسائل قفقاز در این باره گفته ترکیه علاوه بر دستیابی به کریدور زنگزور و در حال حاضر مسیر سوریه؛ طرح دیگری دارد که براساس آن درصدد است کریدورهایی از افغانستان و پاکستان به سمت آسیای مرکزی وصل و علاوه بر آن کریدوری با استفاده از بندر فاو ایجاد و از این طریق تمام دنیا را در انتقال کالا و انرژی وابسته خود کند.
سر بیکلاه ایران در جنگ کریدورها
بهگفته وی، درصورت تحقق تمامی این سیاستها و کریدورها، بیتردید ایران ضرر خواهد کرد، چراکه این برنامه ترکیه، دنیا را از انرژی ایران بینیاز میکند و باتوجه بهاینکه ایران در هیچ مسیر انتقال بینالمللی کالا و انرژی دخالت ندارد (درصورت ایجاد کریدورهای مورد اشاره توسط ترکیه)، بنابراین امنیت ایران هم برای هیچ کشوری اهمیت نخواهد داشت.
موحدیان هدف ترکیه از این اقدامها را تأمین امنیت خود و تبدیل شدن به چهارراه انرژی دنیا دانست و ابراز کرد: البته رسیدن به این برنامهها به این سادگی قابل اجرا نیست، چراکه کردها همیشه مانع این کار بودند، همچنین آمریکا و اروپا هم خیلی تمایل ندارند امنیت انرژی دنیا تا این حد وابسته به ترکیه شود.
همانگونه که مشاهده میکنید ترکیه با یک نگاه راهبردی بلندمدت درحال پیاده کردن برنامههای سیاسی و اقتصادی خود است و دقیقاً همین نگاه راهبردی بلندمدت نقطه ضعف مسئولان ایرانی در این چند دهه بوده است. مدتهاست بحث کریدورهای شمال- جنوب و شرق به غرب در کشور مطرح است و مسئولان هم در این زمینه وعدههای بسیار دادهاند، اما بهدلیل نبود یک عزم و اراده قوی تاکنون نتوانستهایم این کریدورها را پیش ببریم و همین نبود عزم سبب شده امروز با چنین چالشی مواجه شویم.
برای اینکه بتوانیم نقشههای ترکیه را خنثی کنیم باید مسئولان در این باره به یک فهم درست برسند و نگاه بلندمدت و راهبردی داشته و ضمن برنامهریزی در این زمینه، ظرفیتها را مورد توجه قرار دهند.از آنجا که تحقق تبدیل شدن به چهارراه انرژی جهان برای ترکیه یک هدف کوتاهمدت و کم چالشی نیست و بسته به ایجاد ثبات و آرامش در سوریه، بهدست گرفتن کامل منطقه قرهباغ، ایجاد زیرساختها در این مناطق و همچنین تمایل غرب به تحقق این اتفاق دارد؛ مسئولان میتوانند از فرصتهای باقیمانده استفاده و کریدورهایی که تا بهامروز وعده تحقق آن را میدانند با جدیت پیگیری کنند.
در این مسیر افزایش ظرفیت در مسیر گرمسار و اینچهبرون را مد نظر قرار دهند و ضمن فعال کردن مرز سرخس، به تقویت دیپلماسی با کشور ترکمنستان بپردازند.از طرفی ما در مسیر دریای خزر با چالش ناوگان مواجه هستیم و بنادرمان نیازمند بهروزرسانی هستند. در جنوب هم مسیر چابهار به سرخس بسیار مهم است که باید هرچه زودتر فکری به حال راهآهن این منطقه شود. علاوه بر این موارد سرمایهگذاری کشورهای دیگر مانند چین در بندر شهید رجایی کمک میکند تا ظرفیت این مسیر هم فعالتر شود.
نظر شما